در گذشته صنعت پزشکی از روش های سنتی بازاریابی استفاده میکرد، برای مثال داخل روزنامه آگهی میزاشتند. یا یکسری از موارد داخل تلوزیون تبلیغ غیر مستقیم داشتند ( به این صورت که میومدند و با اون ها مصاحبه میکردند) و امید داشتند که با این تبلیغات مطب یا مغازشون تا مدتی شلوغ باشه. اگر چه که تا مدتی هم بود ولی خب این روند ادامه دار نبود. بیمارستان ها هم که خیلی نیاز به بازاریابی و تبلیغات نداشتند، چرا که هم در کل آمار بیماری ها پایین تر بود و هم هزینه های درمان خیلی پایین تر از الان بود.

بنابراین بیمارستان ها خیلی نیاز به دیجیتال مارکتینگ پزشکی نداشتند. یکسری از کسب و کار های دیگه ایی هم هستند که قبلا کار بازاریابی اون ها به صورت سنتی انجام میشد. برای مثال کسانی که سوزن طب سوزنی وارد میکردند و یا تولید کننده عصا و واکر بودند. این دوستان به راحتی با بازاریابی تلفنی و یا بازاریابی حضوری راهبرد های بازاریابی خودشون رو پیش میبردند. یکی از مواردی که در رفتار مصرف کننده تغییر بسیاری داشته همین نحوه تحقیق و انتخاب دکتر هست. در گذشته به این صورت بود که دهان به دهان اسم یه دکتری بین مردم میگشت و همه میفهمیدند که این دکتر خوبیه و باید برند پیش اون.

اما کاربر امروزی، با هر سن و سالی عادت کرده که در مورد همه چیز سرچ کنه. و این سرچ کردن در صنعت پزشکی هم اتفاق میافته افراد در مورد بیماری ها و نحوه درمان اون سرچ میکنند. راجب دکتر های مختلف تحقیق میکنند و امتیاز دهی و رتبه بندی اون ها را مقایسه میکنند. در سایت ها و انجمن های معرفی نظرات کاربران رو میخونند.

دیجیتال مارکتینگ پزشکی به دکتر ها و فعالین صنعت پزشکی این امکان را میدهد که از طریق پلتفرم های مختلف تبلیغات خودشون رو انجام بدند. سایت خودشون رو داشته باشند و روی سئو سایتشون کار کنند. شبکه های اجتماعی فعالی داشته باشند. در کل بتونند با رشد عصر دیجیتال خودشون رو همگام کنند. دیجیتال مارکتینگ پزشکی نه تنها به پزشکان کمک کرده تا تبلیغات خودشون رو انجام بدند بلکه به بیماران کمک کرده که پزشک مناسب تری رو انتخاب کنند.